پست موقت۲:

ساخت وبلاگ
‏«روشنفکر ایرانی» قبل از اینکه مارکس و لنین و هگل و آدورنو و.. را بشناسد، باید خودش را بشناسد. اینکه کجای دنیا ایستاده است. پا بر روی چه خاکی دارد و نسبتش با تاریخ و سنت هایش چگونه است. روشنفکر ایرانی قبل از تلاش برای شناخت تاریخ فلسفه غرب باید تاریخ اندیشه در سرزمین خود را واکاوی کند. روشنفکر ایرانی قبل از شناخت هنر و فکر و اندیشه در غرب باید موسیقی و معماری و شعر و مینیاتور و.. خود را بشناسد و پس از آن است که با یک دریچه ذهنی بازتر و اعتماد به نفس وخودباوری بیشتر و با یک درک عمیقتر از جهان خود و جهان خارج خود می تواند پی ببرد که چه نسبتی با جهان غرب دارد و چگونه می تواند از علم و فلسفه و جریانهای فکری و هنری و سیاسی مدرن در جهان غرب برای جامعه خود و باز کردن گره های اجتماعی و فرهنگی خود استفاده نماید وگرنه به صرف اینکه طرف صبح تا شب کانت و هگل و هایدگر و مارکس و.. بخواند، اما متوجه نباشد که این اطلاعات برای چه است و به چه دردش می خورد و چه نسبتی با جامعه اش دارد و قرار است چه باری از روی دوشش بردارد، وگرنه بدون این آگاهی ها، فلسفه در بهترین حالت می شود تفنن و سرگرمی یا عامل ِ فخرفروشی برای دیگران و یا استاد با حقوق و مزایای خوب واحد درسی کانت و هگل و هایدگر و.. در فلان دانشکده که اصولا نه مسئله ای دارد و نه با سوالی مواجه است.باید به خاطر داشت که ارسطو و هگل و کانت و مارکس و دیگر بزرگان تاریخ اندیشه زمانی مهم و معتبرند و آشنایی به جهان فکری آنها لازم است که بتوان از طریق آنها نسبتی با زیست جهان خویش برقرار کرد و با فکر کردن از دریچه اندیشگانی آنها گره کوری از حیات اجتماعی و سیاسی خویش باز کرد وگرنه هگل و مارکس خواندن به صرف اینکه من هگل و مارکس خونم بالاست که ار پست موقت۲:...
ما را در سایت پست موقت۲: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahilism بازدید : 102 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 20:20

‏سلام به محضر صمیمانه ی ماه عشق وآزادی "خرداد"!اکنون که قلم آنچنان که باید مرا یاری نمیدهد "شعر" را همچون نُقل در کام ِ تلخ ِ زندگی شیرین کنم مینویسم که:کلمه یاکلام؟!فرقی نمیکند!درشب ِ تنهای ِ میلادم،به جای آواز، آبستن ِ سکوتم!من هستم و کورشدن واژه و خط بریل احساس و صدای سوت ِ بلبل بهاری که سال ِ جدید ِ بودنم را ندا میدهد!ندامی دهد بارانی راکه هرسال دراین روز ِ بی زوال،از ابرک ِ چشمانم می بارد و نمیدانم چرا می بارد!از شور ِ شادمانه ی اشتیاق است یا ازشدت ِ شقاوت ِ غم!؟بی تعارف اینکه تقویم روزهای مراشمرده...آرزوهای مرانه!او،تقویم رامیگویم فریب میدهد آدمی را که "عمر" صف ِ افقی ِ کوتاه یا طولانی ِ اعداد است...عمری که به عشق وعلم بگذرد یک عمودی ِ عمیق ِ بی انتهاست!این از توان ِ انسان جداست که پایان ِ آن را رقم بزند...بنابراین بیا ابدی شویم راهیل!ابدی تراز خط ناپیدای پرواز پرنده درارتفاعی که بال مگس به آن نمیرسد!وهرگاه به باغی رسیدیم که ازظلم باغبان،عریان گشته بود نگوییم سزاوار ِ سبزینه گی نیست!چراکه "عدالت"قصه ای شیرین است که برای همه ی کودکان لالایی نمیشود...این را من مینویسم آخرین فرزند ِ مادری که خداوندازخاک وجودش جهانی بدون دیو و تاریکی ساخته است...دوازده خرداد سالی که خدا با آوازهای زنان ِ گیلانی،مرابه دنیادعوت کردجهان ِمعقول ِعاشقانه اش،هنوزمجازینبودند!جهل و بی اخلاقی وناراستی به این اندازه ازخود راضینبودند!منکه ازدرب ِ "عدم"گریخته بودم و وجودداشتم،به دنیاآمدم وبه دنیا معنایی تازه دادم پست موقت۲:...
ما را در سایت پست موقت۲: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahilism بازدید : 78 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 20:20

پست موقت:‏ پست موقت۲:...
ما را در سایت پست موقت۲: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rahilism بازدید : 57 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 20:20